appearance
use your smile to change this world , but dont let this world change your smile
درباره وبلاگ


شب در چشمان من است، به سياهی چشمانم نگاه کن... روز در چشمان من است، به سفيدی چشمانم نگاه کن... شب و روز در چشمان من است، به چشمانم نگاه کن... پلک اگر فرو بندم جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت...
چت باکس
30 / 7 / 1391برچسب:طنز, :: 10:24 ::  نويسنده : atiye hashemi

سعید سلیمان پور ارومی ملقب به بوالفضول الشعرا در این قطعه شعر طنز که در وبلاگش منتشر کرده با اشاره به نوسانات بازار ارز و طلا، گلایه‌‌های خود را به باد صبا گفته و فعلا بی خیال بیست‌وسی و اخبار یار شده است!

ای صبا! دیگر از این پس خبر از یار نیار

که کنون دلزده از عشقم و فارغ از یار

نه فقط با تو و اخبار تو مشکل دارم

ساعت بیست و سی نیز نبینم اخبار!

تا که تغییر کند کاربریمان زین پس

رفتم از حلقۀ عُشّاق به سوق تُجّار!

دیگر از کلبۀ عشق آمده‌ام سوی دکان

یعنی از کوی نگار آمده‌ام تا بازار

گیرم آنجا دل بی عرضۀ من گم گشته‌ست

سکه و ارز مگر ریخته در کوی نگار؟



ادامه مطلب ...

جوراب‌های سقراط که از ترکیب کولار، رشته‌های کربنی و فناوری ضدافتادگی تهیه شده‌اند، هرگز پاره و کهنه نمی‌شوند و خاصیت کشسانی خود را از دست نخواهند داد. این جوراب‌های سخت‌جان از ماه آینده وارد بازار خواهد شد.

محبوبه عمیدی: اگر شما هم از جمله آن افرادی هستید که برای پدر خود در هر مناسبتی جوراب هدیه می‌برند (!)، باید با تولید این جوراب‌های مقاوم که اصلا خیال از بین رفتن ندارند، در مناسبت‌های بعدی به دنبال هدیه دیگری بگردید. این جوراب‌ها که از الیاف بسیارمقاوم کولار (نام تجاری ترکیبی از پاراآرامید سبک و مقاوم با دیگر آرامیدها) و کربن تهیه شده‌اند، هرگز سوراخ نمی‌شوند، خاصیت کشسانی خود را از دست نمی‌دهند و از بین نمی‌روند.

به گزارش گیزمگ، این جوراب‌های ‌سخت‌جان که اولین لباس‌های خانگی هستند که در تولید آنها ترکیب کولار و کربن به‌کار گرفته‌شده، Socrates (سقراط) نام دارند و بنا به گفته سازنده خود بسیارانعطاف‌پذیر، نرم و راحت هستند.



ادامه مطلب ...
17 / 7 / 1391برچسب:فیزیک,اثر پروانه ای, :: 14:46 ::  نويسنده : atiye hashemi

اثر پروانه‌ای نام پدیده‌ای است که به دلیل حساسیت سیستم‌های آشوب‌ناک به شرایط اولیه ایجاد می‌شود. این پدیده به این اشاره می‌کند که تغییری کوچک در یک سیستم آشوب‌ناک چون جو سیارهٔ زمین (مثلاً بال‌زدن پروانه) می‌تواند باعث تغییرات شدید (وقوع توفان در کشوری دیگر) در آینده شود.

ایده‌ٔ این‌که پروانه‌ای می‌تواند باعث تغییری آشوبی شود نخستین بار در ۱۹۵۲ در داستان کوتاهی به نام آوای تندر اثر ری بردبری مطرح شد. عبارت «اثر پروانه ای» هم در ۱۹۶۱ در پی مقاله‌ای از ادوارد لورنتس به وجود آمد. وی در صد سی و نهمین اجلاس ای‌ای‌ای‌اس در سال ۱۹۷۲ مقاله‌ای با این عنوان ارائه داد که «آیا بال‌زدن پروانه‌ای در برزیل می‌تواند باعث ایجاد تندباد در تکزاس شود؟»

لورنتس در پژوهش بر روی مدل ریاضی بسیار ساده‌ای از آب و هوای جو زمین، به معادلهٔ دیفرانسیل غیر قابل حل رسید. وی برای حل این معادله از روش‌های عددی به کمک رایانه بهره جست. او برای این‌که بتواند این کار را در روزهای متوالی انجام دهد، نتیجه آخرین خروجی یک روز را به عنوان شرایط اولیه روز بعد وارد می‌کرد. لورنتس در نهایت مشاهده کرد که نتیجه شبیه‌سازی‌های مختلف با شرایط اولیه یکسان با هم کاملاً متفاوت است. بررسی خروجی چاپ شده رایانه نشان داده که رویال مک‌بی (Royal McBee)، رایانه‌ای که لورنتس از آن استفاده می‌کرد، خروجی را تا ۴ رقم اعشار گرد می‌کند. از آنجایی که محاسبات داخل این رایانه با ۶ رقم اعشار صورت می‌گرفت، از بین رفتن دو رقم آخر باعث چنین تاثیری شده بود. مقدار تغییرات در عمل گردکردن نزدیک به اثر بال‌زدن یک پروانه‌است. این واقعیت غیرممکن بودن پیش‌بینی آب و هوا در دراز مدت را نشان می‌دهد.



ادامه مطلب ...
16 / 7 / 1391برچسب:دنیای فیزیک, :: 10:0 ::  نويسنده : فیزیکدان یونی

  تأکید دوباره بر امکان سفر به آینده؛ سفر به گذشته و تضادهای پیچیده

 درحالی که ایده سفر در زمان به عنوان یکی از موضوعات فیلمهای علمی تخیلی به تصویر کشیده می شود یک دانشمند موسسه فناوری ماساچوست با تصدیق اینکه سفر در زمان با قوانین فیزیک سازگار است، گفت: تردیدی در این مسئله نیست که می‌توان به آینده سفر کرد.

به گزارش علم پرس به نقل از مهر، ادوارد فرهی مدیر مرکز فیزیک نظری موسسه فناوی ماساچوست اظهار داشت: سفر در زمان با قوانین فیزیک برای تغییر سرعت حرکت ساعت سازگار است،تردیدی نیست که می توان به آینده سفر کرد



ادامه مطلب ...
اطلاعاتی درمورد اهدا یاخته (سلول) بنیادی واهمیت آن  

   در حال حاضر تنها راه درمان قطعی بیماران مبتلا به سرطان خون، تالاسمی وسایر بیماریهای خونی، پیوند سلولهای بنیادی خونساز به آنهاست. اين كار از طريق فردی که از لحاظ ژنتیکی(نه گروه خون) با بیمار مشابه باشد صورت مي پذيرد. 30% افراد بیمار از خانواده و فامیل خود فرد مشابه را  پیدا می‌کنند ولی 70% دیگر، در خانواده و فامیل فردي با ژنتيك مشابه را پیدا نكرده و می‌بایست از افراد غیرخویشاوند، ژنتیک مشابه را پيدا كنند و درصورت پیدا نکردن گزينه‌اي با چنين ويژگي‌هايي، جان خود را ازدست می‌دهند. همچنین تعداد افرادی که از لحاظ ژنتیکی در جامعه انسانی باهم مشابه باشند بسیار پایین است(احتمال دارد شما فرد مشابه باشید)لذا این امر مستلزم اینست که همه دست به دست هم بدهیم وبرای یاری رساندن به این عزیزان با گذاشتن تنها نیم ساعت از وقتمان و انجام یک آزمایش ساده خون،عضوی از این بانک سلول بنیادی شویم.در حال حاضر تعداد جمعیت ثبت نام شده در دو مرکز کمتر از 5هزار نفراست که این رقم بسیار بسیار پایین می باشد.لازم به ذکر است زمانی که جواب آزمایش ما با فرد بیماری مشابه باشد از سوی مرکز با ما تماس گرفته شده و اهدا در آن زمان صورت میگیرد و سلولهای بنیادی را ازخون ما میگیرند.شیوه اهدا،مشابه اهدای خون میباشد.
 
درایران دو مرکز ازداوطلبین ثبت نام بعمل می آورند:
بانک اهدا سلولهای بنیادی واقع در بیمارستان شریعتی تهران شنبه تا چهارشنبه(ازساعت8تا1)   پنجشنبه ها(ازساعت8تا12)
سایت جهت ثبت نام اینترنتی: http://www.iscdp.org/      شماره تماس:02184902669   
  
مرکز سپاس واقع در سازمان انتقال خون مرکزی(جنب برج میلاد(  شنبه تا چهارشنبه
 
سایت جهت ثبت نام اینترنتی: iscdr.ibto.ir            شماره تماس:02188067338
 
با پرینت ساده از این پوستر ونصب آن(باهماهنگی)در اماکن عمومی محل زندگی وکار خود مثل نانوایی،مسجد،هیئات مذهبی،دانشگاه و...مخصوصا درتهران به نجات جان این بیماران که اکثرا کودکند بشتابیم.(درحال حاضر انجام آزمایشHLA وثبت نام  درایران فقط در دومرکز بانک اهدا بیمارستان شریعتی ومرکز سپاس وابسته به سازمان انتقال خون درتهران  صورت می پذیرد و درسایرشهرها هنوز فعال نشده اند)
10 / 7 / 1391برچسب:داستان, :: 13:57 ::  نويسنده : atiye hashemi
پروفسور فلسفه با بسته  سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان   خود روی میز گذاشت.
 
وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت   و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد.
سپس  از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟
و همه دانشجویان موافقت کردند.
سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛   سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند.
 
بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند
.
.

ادامه مطلب فراموش نشه...



ادامه مطلب ...
7 / 7 / 1391برچسب:طنز, :: 11:26 ::  نويسنده : atiye hashemi

عده ای دیگر اعتقاد دارند که این کار سفارشی است از تیم ملی فوتبال فرانسه که پرچم سرخ و سفید و آبی دارد و برای جام جهانی سروده شده باشد و او هم که مانند ما مشکل مالی داشته، مجبور شده این کار تینیج! را بسراید.

نقدی بر شعر «یه توپ دارم قل قلیه» - صابر قدیمی

قبل از هر چیز می خواهم بگویم این شعر یکی از عمیق ترین اشعاری است که تا به حال با آن مواجه شده ام و شاعر آن فیلسوف و اندیشمندی بسیار بزرگ است و حیف نمی دانم کیست! احتمال می دهم این اثر برای قرن یکم یا نهایتا دوم باشد که اشراف مولف بر هرمونوتیک، دیالکتیک، مضامین اروتیک و حتی سیاتیک! جای بسی شگفتی است. من مصرع به مصرع جلو می روم و شما را با عمق این ابیات آشنا می کنم.

یه توپ دارم قل قلیه:
در همان ابتدای کار شاعر مرزها را می شکند و نشان می دهد که با شاعری آوانگارد با دغدغه های جهانی مواجهیم. "توپ" در اینجا استعاره از زمین است و قل قلی بودن توپ تلمیح دارد به داستان نوستالژیک "کدو قل قله زن" و یا تواردی است بر: "نه فلفلی ،نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی!..." که از حافظه بالای شاعر نشأت می گیرد.

سرخ و سفید و آبیه:
این مصرع بسیار بحث بر انگیز است. عده ای از منتقدین اعتقاد دارند که اصل این مصرع "سرخ و سپید و سبزه"!(پرچم ایران) بوده و او می خواسته حس ناسیونالیستی خود را القا کند که بنا به مسائل سیاسی روز شاعر برای کسب مجوز، آن را از سبز به آبی تغییر داده است. البته در هر دو حالت قافیه را به باقالی فروش سر کوچه واگذار کرده، زیرا "آبیه "و یا "سبزه "با "قل قلیه " قافیه نیست. مثلا "قل قلیه" با "باقالیه" ،یا "چه عالیه"، یا "چه حال و احوالیه" قافیه است. بگذریم، عده ای دیگر اعتقاد دارند که این کار سفارشی است از تیم ملی فوتبال فرانسه که پرچم سرخ و سفید و آبی دارد و برای جام جهانی سروده شده باشد و او هم که مانند ما مشکل مالی داشته، مجبور شده این کار تینیج! را بسراید.
البته من با نظر دوم کاملا مخالفم. دلیلش هم شعری است که الان برای شما مطرح می کنم که هزار سال پیش فردوسی بزرگ با استفاده از این ترانه آن شعر را سروده که منتشر نشده و دست به دست به من رسیده و حالا برایتان می خوانم تا ببینید که این کار قدمتی بیش از هزار سال دارد:
(یکی توپ دارم که آن قل قل است/میان زمین و هوایش ول است/ و رنگش که سرخ آبی و هم سپید، چنین نعمتی در دو عا لم که دید؟!) که مشخص است این کار خواسته و یا ناخواسته تقلیدیست از شعر "یه تو پ دارم..."

 



ادامه مطلب ...
6 / 7 / 1391برچسب:طنز, :: 11:16 ::  نويسنده : atiye hashemi

کارشناسان سالهاست در حال تحقیق بر روی این پروژه هستند که آیا این اتفاقات در سایر ممالک نیز اتفاق می‌افتد یا نه و هنوز البته به نتایج درخوری دست نیافته‌اند

اول

پول می دهیم، هیئت انتخاب می گذاریم، ساعت ها جلسه می گذارند و اخبار آن را رسانه ای می کنیم و همه را مطلع می کنیم که ما هم «نماینده اسکار» داریم، بعد «اسکار» را تحریم می کنیم.

پیشنهاد: شورای فرهنگ عمومی با کارشناسان فنی وزارتخانه، اساسنامه آکادمی اسکار را بررسی و در صورت مورد داشتن _ که صددرصد پر از مورد است _ آن را منحل کنند. داستان اسکار برای همیشه _ بستگی به دولت مردان بعدی دارد _ بسته خواهد شد.
 

دوم

برای ملت خط و نشان می کشیم، ماشین ها را زوج و فرد می کنیم. از آبان ماه، تبلیغات می کنیم، ثبت نام می کنیم، بررسی می کنیم، لیست های متعدد منتشر می کنیم، رونمایی می گیریم و اسفندماه شروع به توزیع می کنیم و...محدوده های جدید را مشخص می کنیم، جریمه ها را افزایش می دهیم، ماشین ها را به پارکینگ منتقل می کنیم، دوربین های مکانیزه تهیه و تعبیه می کنیم که «طرح ترافیک» داشته باشیم. بعد اول سال که می شود، قبل از ورودی طرح، دکه فروش طرح روزانه مستقر می کنیم.

پیشنهاد: کلا چقدر می شود، بفرمایید یک جا حساب کنیم، اینقدر بچه ها پای دوربین و چاپخانه و سایت و بررسی اسناد و ...معطل نشوند.



ادامه مطلب ...
3 / 7 / 1391برچسب:طنز,فوتبال, :: 15:5 ::  نويسنده : atiye hashemi

سعید سلیمان پور ارومی در این قطعه شعر، به برخی مصائب قدیمی فوتبال کشور اشاره کرده که در حال حاضر خیلی وخیم‌تر از این حرفهاست...

گلش پرپر، دو کفشش پاره فوتبال
عجب وضعش فلاکت باره
فوتبال

شبیه رینگ بوکسه بی تعـــــارف
که بعضاً عرصـــه‌ی پیکاره
فوتبال

هِدش تو صورت و تکلش رو ساقه
پر از کارت و پر از اخطاره
فوتبال

تو گوشِت پنبه کن مشدی
که امروز پر از فحش و پر از لیچاره
فوتبال

همش گل می کنن، انگاری شوتن
چــه مسئولان توپی داره
فوتبال

مدیریت که کشکی شد عزیزم
بکش آه و بگو : بیچـــــاره
فوتبال

شاعر این قطعه طنز که ظاهرا خیلی با مشکلات دست به گریبان است اما همچنان با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته و با امید زنده است و راه حل اساسی برای وعده مسئولان پیدا کرده.

الهی، من با این که بنده‌ای بسیار باهوشم
ولی از بخت بد، در زندگی چون برق، خاموشم
یکی از دوستان من مدیرکل شد و دیگر
دمی با من نمی‌جوشد، منم با او نمی‌جوشم!
یکی هم شد بساز بفروش و گردید ساکن شمرون
ولیکن بنده شاعر، هنوزم ساکن شوشم
برای سور و سات خونه‌ام چون آس و بی‌پولم
باید یک تخته از شش تخته زیلوهامو بفروشم

شعار و وعده بسیار چون می‌داد آزارم
خریدم بسته‌ای پنبه، چپاندم داخل گوشم
چو می‌بینم منو هر کس به نوعی داره می‌دوشه
منم می‌رم از امشب گاو گل عباس و می‌دوشم!
رضا هستم من از این زندگانی با همه تلخی
تا شیرینش کنم، از صبح تاشب سخت می‌کوشم
مرا گردن کلفتی دید و گفتا: حیف، لاجونی
ولی یکدفعه چون خرسی پرید از دور، بردوشم
...

کجایی حاجی ارزونی، گرونی کرد، داغونم
بیا ای جان جانان، بازه از بهر تو آغوشم!



ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 161
بازدید کل : 63998
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 38
تعداد آنلاین : 1




<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 161
بازدید کل : 63998
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 38
تعداد آنلاین : 1

 
 
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است |طراحی : پیچک